پیشگویىهاى نهجالبلاغه در باره حضرت مهدى
ستارهای درخشان
امیر مؤمنان, علی علیه السلام میفرمایند:
وَ قَد طَلَعَ طَالِعٌ، وَ لَمَعَ لاَمِعٌ، وَ لاَحَ لاَئِحٌ، وَ اعتَدَلَ مَائِلٌ، وَ استَبدَلَ اللَّهُ بِقَومٍ قَوماً، وَ بِیَومٍ یَوماً، وَ انتَظَرْنَا الْغِیَرَ إنْتِظَارَ الْمُجدِبِ الْمَطَرَ. وَ إِنَّمَا الأَئِمَّةُ قَوَّامُ اللَّهِ عَلى خَلْقِهِ، وَ عُرَفَاؤُهُ عَلى عِبَادِهِ. . . .(1)
طلوعکنندهاى طالع شد و درخشندهاى بدرخشید و آشکار کنندهاى آشکار گردید و آنچه به انحراف گراییده بود، به حق و اعتدال برگشت و خداوند گروهى را به گروهى تبدیل، و روزى را در برابر روزى قرار داد.
جز این نیست که امامان [بر حق] پاسداران الهى بر خلق خدایند و آگاهانِ مراقب از طرف او بر بندگانش. کسى به بهشت نخواهد رفت مگر اینکه آنان را بشناسد، و هیچکس به دوزخ نخواهد رفت جز آنکه ایشان را انکار کند، و آنها او را جزو پیروان خود ندانند.
------------------------------------------------------
هدف اصلى از این وظیفه بزرگ اسلامى[شناختن امام]، شناختن ویژگىهاى علمى، سیره اخلاقى، اجتماعى، سیاسى، و دیگر شئون امامت و اعتراف عقیدتى و عملى به مقام ولایت امام علیه السلام است.
---------------------------------------------------------------------
بدیهى است که مقصود از این سخن - که در آن شرط رفتن به بهشت را شناخت امامان، و مایه رفتن به جهنم را انکار آنان اعلام نموده - شناختن و نشناختن امامان دروغین و پیشوایان ظلم و گمراهى نیست. بنابراین، سایر پیشوایان و خلفا مانند معاویه، مروان و عبدالملک که عمرشان به کشتار اهلبیت پیامبر صلى الله علیه وآله، و کشتن و غارت مؤمنان و سادات، و پر کردن زندانها از افراد بیگناه، و راه انداختن مجالس شراب و قمار صرف گردید؛ کسانى نیستند که شناخت آنها شرط سعادت و نشناختن ایشان مایه گرفتارى باشد.
زمامداران خائن کشورهاى اسلامى و نوکران خود فروخته استعمار که دست کمى از آنان ندارند؛ باید شناختن آنها هم مایه سعادت، و نشناختن ایشان مایه ورود به جهنم باشد. این امر را هیچ مسلمان عاقلى نمىپذیرد.
بدیهى است هدف از شناسایى امامان راستین، تنها شناختن نام آنها و نام پدرانشان و اطلاع بر تاریخ ولادت و درگذشتشان نیست. هدف اصلى از این وظیفه بزرگ اسلامى شناختن ویژگىهاى علمى، سیره اخلاقى، اجتماعى، سیاسى، و دیگر شئون امامت و اعتراف عقیدتى و عملى به مقام ولایت امام علیه السلام است. همانگونه که آنچه مایه رفتن به بهشت و رهایى از جهنّم است؛ پیروى از آن بزرگواران است. اکنون با توجه به جملات إِنَّمَا الأَئمَّةُ قَوَّامُ اللَّهِ عَلى خَلْقِهِ، وَ عُرَفاؤُهُ على عِبادِه به این نکته پىخواهیم برد که باید در هر عصر و دورهاى کسى وجود داشته باشد که به عنوان امام و پیشوا به امور بندگان بپردازد و مراقب ایشان باشد. این حقیقت انکارناپذیر جز بر اساس عقیده شیعه در باره دوازده امام و تولد و حیات امام دوازدهم؛ بر هیچ فرقهاى از دیگر فرق اسلامى منطبق نیست.
آرى، او هم اکنون هر کجا هست به وظیفه رسیدگى به امور خلق خدا مشغول بوده و به گفته محقق طوسى قدس سره:
وجوده لطف، و تصرفه لطف آخر، و عدمه منّا؛(2) اصل وجودش لطف است و دخالتش در امور لطفى دیگر، و تصرف نکردنش در امور یا غیبتش از ناحیه ماست.
____________
1- خطبه 152
2- بنگرید به: علامه، شرح تجرید، و قوشجى، شرح تجرید.
برگرفته از منشورات دبیرخانه دائمی اجلاس حضرت مهدی
منبع : تبیان